محتویات جعبه کمکهای اولیه

جعبه کمکهای اولیه مناسب ، یکی از مهمترین وسایلی است که باید در هر  سفر همراه شما باشد .

این جعبه نه تنها در سفرهای خارج از جاده بلکه در کلیه مواقع اضطراری مانند سیل , زلزله , آتش سوزی , تصادفات و غیره می تواند کار ساز باشد . همچنین وجود این جعبه کمک های اولیه برای هر منزل نیز بسیار لازم به نظر می رسد .اقلامی که در زیر به آنها اشاره شده یک لیست کامل از یک جعبه کمکهای اولیه مناسب است . این لیست بر اساس تجربه و نظر سنجی های متعدد تهیه شده است.
محتویات جعبه کمک های اولیه :

موارد مصرف

نام کالا

مسکنتب بر

قرص استامینوفن

ضد تهوع

قرص دیمن هیدرینات

بستن زخم

باند نخی 5 سانتی

 

فندک

بستن قسمتهای شکسته

آتل

 

تیغ

برش باند

قیچی

استریل و گرم کردن

الکل جامد

بستن عضو ضرب دیده

باند کشی

ضد عفونی کننده زخم

بتادین 60 سی سی

معاینه حلق

آبسلانگ

شستشوی زخم

سو آپ

پانسمان موقت چشم

پد چشمی

بریدن باند

قیچی

رفع سوختگی درجه یک ودو

پماد سوختگی

استفاده در پانسمان

پنبه

چسباندن باند

چسب لکو پلاست

پوشش زخم

هندی پلاست

استفاده در پانسمان

دستکش لاتکس

تعیین میزان تب

درجه تب

روشن کردن الکل

کبریت

پوشش مستقیم

گاز استریل

پوشش زخم سوختگی

گاز وازلینه

کوتاه کردن ناخن

ناخن گیر

تخت جمشید چگونه کشف شد؟

مدارک تخت جمشید در مؤسسهٔ شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو

 

در سال۱۳۱۰ش/ ۱۹۳۱ مؤسسهٔ شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو مسئولیت حفاری و مرمت در تخت‌جمشید را برعهده گرفت. در سال ۱۳۱۰ش/ ۱۹۳۱ پروفسور جیمز. اچ. برِستد (۱)، مدیر مؤسسه که خود مصرشناس پرآوازه‌ای بود، پروفسور ارنست هرتسفلد (۲) (۱۸۷۹- ۱۹۴۸) را به‌عنوان مدیر هیئت اعزامی به تخت‌جمشید منصوب کرد. حمایت مالی این طرح را خانمی امریکایی که نمی‌خواست نامش فاش شود برعهده داشت و محمدتقی مصطفوی نمایندهٔ دولت ایران در این طرح بود.
هرتسفلد، پیش از آنکه از سوی مؤسسهٔ شرق‌شناسی به این سمت منصوب شود، برای انجام تحقیقات به تخت‌جمشید سفر کرده بود. وی نخست در سال ۱۲۸۴ش/ ‍۱۹۰۵ در بازگشت از حفاری منطقهٔ آشور از تخت‌جمشید دیدار کرد و پس از بازگشت به برلین حاصل تحقیقات خود را در کتابی، که با همکاری فریدریش زاره (۳) نگاشت (۴)، منتشر کرد. هرتسفلد در این کتاب برای نخستین بار نظرات خود دربارهٔٔ هویت افراد منقوش در سنگ‌نگاره‌های مقابر سلطنتی را ارائه کرد. وی بعدها این نظرات را تصحیح نمود. او بار دیگر در بهمن ۱۳۰۱ش/ فوریهٔ ۱۹۲۳ به تخت‌جمشید بازگشت و این بار تا ۱۳۰۳ش/ ۱۹۲۵ در ایران ماند.
بخشی از هزینهٔ این طرح را انجمن فوریت‌های علوم آلمان (۵) برعهده گرفت و بخش دیگر آن از کمک‌های دو نفر آلمانی و امریکایی به‌اضافهٔ هدایایی از جانب پارسیان هند تأمین شد. (۶) هرتسفلد در این مدت پلانی از کل محوطه و حدود ۵۰۰ قطعه نگاتیو تهیه کرد. همچنین به سفارش دولت وقت ایران (۷) گزارش مفصلی دربارهٔٔ تخت‌جمشید نوشت که در آن به وضعیت آثار به‌جای‌مانده به همراه نقشهٔ موقعیت آن‌ها، وضعیت حفاظت از بقایا، شرح عملیات بازسازی، و تخمین زمان و هزینه‌ها اشاره شده بود.
در سال ۱۳۰۷ش/ ۱۹۲۸ فریدریش کرفتر (۸)، که معمار بود، برای تدقیق نقشه‌ها به وی ملحق شد و در زمان تولیت مؤسسهٔ شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو بر طرح مذکور همچنان همراه وی ماند. همان‌طور که گفته شد در سال ۱۳۱۰ش/ ۱۹۳۲ مؤسسهٔ شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو مسئولیت طرح را برعهده گرفت و هرتسفلد در این سال چهار عضو جدید به گروه افزود: کارل برگنر (۹) معمار، دکتر آلکساندر لنگسدورف (۱۰) تاریخ‌دان با تخصص در زمینهٔٔ آثار پیش از تاریخ، دانلد ای. مک‌کون (۱۱) از موسسهٔ شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو، و یک عکاس حرفه‌ای به نام هانس فون بوس (۱۲).
مهم‌ترین اقدامات هرتسفلد در این مدت عبارت‌اند از: خاک‌برداری پلکان شرقی کاخ آپادانا، خاک‌برداری پله‌های تالار شورا، خاک‌برداری حرم خشایار، کشف بقایای رنگ روی پیکره‌های شاه و ملازمانش در درگاه شمالی عمارت شورا (۱۳)، کشف کتیبهٔ تأسیس کاخ جنوب ‌شرقی، کشف کتیبهٔ تأسیس کاخ صدستون، کشف مجموعهٔ الواح گلین تخت‌جمشید، کشف الواح زرین و سیمین با کتیبه‌ای از داریوش مربوط به تأسیس کاخ آپادانا. همچنین در سال ۱۳۱۱ش/ ۱۹۳۲ از کتیبهٔ واقع بر یکی از آرامگاه‌های سلطنتی، که دسترسی به آن مشکل بود، عکاسی شد و هرتسفلد با توجه به آن توانست شرح و تفسیر اولیهٔ خود از سنگ‌نگاره‌ها را اصلاح کند. اواخر سال ۱۳۱۳ش/ ۱۹۳۴ دولت ایران تقاضا کرد که سرپرستی حفاری‌ها را شخصی امریکایی برعهده بگیرد. بدین‌‌ترتیب هرتسفلد در بهار ۱۳۱۳ش/ ۱۹۳۴ برای همیشه تخت‌جمشید را ترک کرد و مؤسسهٔ شرق‌شناسی اریک فریدریش اشمیت (۱۴) (۱۸۹۷-۱۹۶۴) را به جای وی منصوب کرد، اما از آنجا که اشمیت در ری مشغول به کار بود تا پیش از اردیبهشت ۱۳۱۴ش/ مه ۱۹۳۵ نتوانست به تخت‌جمشید بازگردد و در این فاصله کرفتر هدایت حفاری را برعهده داشت.
اشمیت در مقیاسی وسیع به کاوش در مجموعه و محوطهٔ آن ادامه داد. اعضای هیئت اعزامی به سرپرستی وی سال‌به‌سال تغییر می‌کردند، ولی به‌طورکلی شامل این افراد بودند: دانلد ای. مک‌کون دستیار اشمیت، بوریس دوبنسکی (۱۵) که به‌عنوان عکاس همکاری می‌کرد،. جان اس. بولز (۱۶) معمار، دستیارش الیوت اف. نویز (۱۷)، و ریچارد سی. هینز (۱۸) که در سال ۱۳۱۶ش/ ۱۹۳۷ جای هر دو نفر اخیر را گرفت. افراد بسیار دیگری اعم از نقشه‌کش‌ و نقشه‌بردار، مستندنگار، متصدی ابزارهای مکانیکی، خدمهٔ حفاری، که از روستاهای اطراف استخدام شده و بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ نفر در نوسان بودند، در این طرح همکاری می‌کردند.
به گفتهٔ اشمیت مهم‌ترین اکتشاف دوران سه‌سالهٔ اقامت وی در تخت جمشید عبارت‌اند از: کشف لوحهٔ سنگی به خط میخی مربوط به احداث بنای کاخ آپادانا؛ خاک‌برداری از کاخ خزانه و کشف نقش‌برجسته‌هایی در محل این کاخ با مضمون پذیرایی در دربار؛ و کشف ظروف پذیرایی مجلل و غنائم مصری، بین‌النهرینی، و یونانی. گروه کاوش در این مدت مجموعهٔ بسیار غنی و مفصلی از مدارک شامل عکس‌، طرح، و نقشه تهیه کردندکه در بایگانی مؤسسه نگهداری می‌شود. نوشته‌های اشمیت دربارهٔ تخت‌جمشید شامل سه جلد کتاب دربارهٔ این محوطهٔ تاریخی و کتابی جداگانه دربارهٔ کاخ خزانه بود که به وسیلهٔ موسسهٔ شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو به چاپ رسید (۱۹). همچنین وی در مدت اقامت‌اش در ایران و در دو مرحله بین سال‌های ۱۳۱۵-۱۳۱۳ش/ ۱۹۳۴- ۱۹۳۶ به تهیهٔ بیش از ۱۰۰ عکس‌ هوایی از محوطه‌های مهم باستانی ایران و چند شهر قدیمی اقدام کرد (۲۰) و در این کار چندین قطعه عکس هوایی از محوطهٔ تخت جمشید نیز تهیه کرد.
در واپسین سال‌های مأموریت مؤسسهٔ شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو در تخت‌جمشید موزهٔ دانشگاه فیلادلفیا و موزهٔ هنرهای زیبا در بوستون نیز در کار کاوش با آن‌ها همراه شدند تا از عهدهٔ کار وسیعی که در دست بود برآیند. با شروع جنگ‌جهانی دوم در سال ۱۳۱۸ش/ ۱۹۳۹ فعالیت حفاری این مؤسسه در تخت‌جمشید متوقف شد.

__________________
1. James H. Breasted
2. Ernst Emil Herzfeld
3. Friedrich Sarre
4. Iranische Felsreliefs. Berlin: 1910.
5. Notgemeinschaft der Deutschen Wissenschaft (Emergency Association of German Science)

۶. افراد سرشناسی در میان پارسیان هند هزینهٔ هنگفتی را برای انجام تحقیقات ویژهٔ ایالت فارس درنظر گرفته بودند.

۷. نصرت‌الدولهٔ فیروزمیرزا والی ایالت فارس طی نامه‌ای از هرتسفلد خواست تا گزارشی مفصلی دربارهٔٔ تخت‌جمشید تهیه کند.
8. Friedrich Krefter 9. Karl Bergner
10. Alexander Langsdorff
11. Donald E. MacCown
12. Hans von Buss
۱۳. طرحی از این آثار که کرفتر تهیه کرده بود به‌صورت آبرنگ منتشر شد و بقیهٔ طرح‌های تهیه‌شدهٔ رنگی از نشانهٔ اهورامزدا در کاخ صدستون و کاخ شورا منتشرنشده باقی ماند. حدود چهل سال بعد، زمانی ‌که تقریباً بقایای رنگی تمامی آثار از زیر خاک درآمده محو شد، برخی پژوهشگران در بررسی‌هایشان در مورد رنگ‌آمیزی‌های اصلی آثار تخت‌جمشید از این مدارک بی‌بدیل بهرهٔ زیادی بردند.
14. Erich Friedrich Schmidt 15. Boris Dubensky
16. John S. Bolles
17. Elliot F. Noyes
18. Richard C. Haines
۱۹. این کتب عبارتند از:
• Persepolis I: Structures, Reliefs, Inscriptions (Chicago: University of Chicago Press,1953).
• Persepolis II: Contents of the Treasury and Other Discoveries (Chicago: University of Chicago Press, 1957).
• Persepolis III: The Royal Tombs and Other Monuments (Chicago: University of Chicago Press, 1970).
• The Treasury of Perspolis and other Discoveries in the Homeland of Achaemenians (Chicago: University of Chicago Press, 1939.
۲۰. حاصل کار اشمیت در این کتاب به چاپ رسیده‌است:
Flights Over Ancient Cities of Iran (Chicago, IL: University of Chicago Press, 1940).
این کتاب با این عنوان در ایران ترجمه و به چاپ رسیده است: اریک ف. اشمیت، پرواز بر فراز شهرهای باستانی ایران، برگردان آرمان شیشه‌گر، تهران، سازمان میراث فرهنگی (پژوهشگاه)، ۱۳۷۶.
مجموعهٔ عکس‌های تخت‌جمشید که در اینجا ارائه می‌شود، در خلال عملیات کاوش‌ مؤسسهٔ شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو در محوطهٔ تخت جمشید در فاصلهٔ سال‌های ۱۳۱۰- ۱۳۱۸ش/ ۱۹۳۱- ۱۹۳۹ تهیه شده است.

 

  • برگرفته از دانشنامه تاریخ معماری ایرانشهر

     
  • مجموعهٔ عکس‌های تخت‌جمشید که در اینجا ارائه می‌شود، در خلال عملیات کاوش‌ مؤسسهٔ شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو در محوطهٔ تخت جمشید در فاصلهٔ سال‌های ۱۳۱۰- ۱۳۱۸ش/ ۱۹۳۱- ۱۹۳۹ تهیه شده است.

ترسیم نقشهٔ رشت در سال ۱۲۸۷ق بدستور ناصرالدین شاه قاجار

نقشه رشت یک سال قبل از ترسیم نقشهٔ سیستان(۱)، به دستور ناصرالدین‌شاه قاجار به دست ذوالفقار مهندس یا همان ذوالفقار کرمانی ترسیم شده است.

 

مشخصات نقشه:
* پدیدآوران: ذوالفقار خان مهندس
* مرتبط با دورهٔ تاریخی: قاجار
* مرتبط با نام جغرافیایی: رشت
* مرتبط با شخص: ذوالفقار کرمانی/ ذوالفقار بیک

جهت دانلود نقشه با (کیفیت بالا) کلیک نمایید

نقشهٔ شهر رشت در سال ۱۲۸۷ هجری قمری، یعنی یک سال قبل از ترسیم نقشهٔ سیستان(۱)، به دستور ناصرالدین‌شاه قاجار به دست ذوالفقار مهندس یا همان ذوالفقار کرمانی ترسیم شده است. وی در بالای نقشه در مورد فرمان ناصرالدین‌شاه چنین نوشته است: «نقشهٔ معمورهٔ دارالمرز شهر رشت برحسب امر اقدس سرکار اعلیحضرت قوی‌شوکت همایون شاهنشاه اسلام‌پناه ناصرالدین‌شاه قاجار روحی و روح‌العالمین فداه به دست کمترین خانه‌زاد دولت جاویدمدت سمت اتمام پذیرفت. سنهٔ ۱۲۸۷».
این نقشه با پیگیری حاکم وقت رشت، میرزا عبدالوهاب‌خان آصف‌الدوله نایب‌الوزرا، ترسیم شده است. میرزا عبدالوهاب‌خان، آن‌گونه که در کتاب اسناد میرزا عبدالوهاب‌خان آصف‌الدوله(۲) آمده است، ذوالفقارخان را که در آن زمان در رشت بوده است مأمور تهیهٔ نقشه و تعیین تعداد نفوس و ولایات آن می‌کند. گویا ذوالفقارخان در حین تهیه‌ٔ این نقشه به اعیان‌زاده‌های شهر رشت هندسه درس می‌داده است.
ذوالفقارخان نقشه را آن‌طورکه در پایین آن نوشته در طول نه ماه و هشت روز به پایان برده است: «طول زمان کشیدن نقشه از روزی که شروع در عمل نمود تا روزی که به اتمام رسانید، سوای ایام تعطیل، نه ماه و هشت روز بود».
هر میلی‌متر روی نقشهٔ مذکور برابر سه ذرع است. ذوالفقارخان مهندس در پایین نقشه در کنار مقیاس خطی آن چنین می‌نویسد: «این مقیاس از روی متر برداشته شده و هر میلی‌متر سه ذرع است. پس نسبت این مقیاس به ذرع مثل نسبت یک به سه هزار و یک‌صد و بیست است». با توجه به اینکه مقدار ذرع از ۹۴ تا ۱۰۴ سانتی‌متر در نواحی مختلف ایران متغیر است، از توضیحی که در این نقشه آمده چنین استنباط می‌شود که مقدار ذرع منظور ذوالفقارخان معادل ۱۰۴ سانتی‌متر بوده است.
ذوالفقارخان در این نقشه، شهر رشت را به هفت محله تقسیم و بناهای موجود در آن را مشخص کرده(۳) و آمار و عدد نفوس و غیره را در قسمت سمت راست پایین نقشه به خط سیاق به تفکیک هر محله بیان کرده است. وی در بالای این بخش از نقشه چنین نوشته است: «خلاصهٔ عدد نفوس و خانوار اهالی شهر رشت، از قراری که در کتابچه مفصلاً به اسم و رسم و حسب و سال مشخص شده است، به اختصار ذکر و در سنه‌ٔ ۱۲۸۷ رسیدگی شد». راهنمای نقشه و علائم مربوط در بالای دو قسمت مذکور آمده است و شامل خانه‌های اعیان، جنگل، زمین‌های زراعتی، قبرستان‌ها، دکاکین و بازارها، کوچه‌ها و مساجد، حمام‌ها، امام‌زاده‌ها و بقعه‌ها، حدود محله‌ها، قراول‌خانه‌ها، باغ‌ها، رودخانه، و پل‌ها می‌شود.
این نقشه جزو مدارک باقر مستوفی است که در موسسهٔ مطالعات تاریخ معاصر ایران به شمارهٔ ۱۱۰۷۰۳-۱۴ نگهداری می‌شود(۴) و در شمارهٔ ۳۳ و ۳۴ مجله‌ٔ اثر در سال ۱۳۸۱ به همراه مقاله‌ای با عنوان «نقشهٔ رشت» به قلم رضا فراستی منتشر شده است. وی در این مقاله اطلاعات موجود در نقشه را بازخوانی و آمار موجود در آن را ذکر کرده است. نسخهٔ دیجیتال نقشه را فرهاد تهرانی در اختیار دانشنامه‌ٔ معماری و شهرسازی قرار داده است.
مدارک مرتبط
۱. عکس: ذوالفقارخان مهندس به اتفاق شاگردان نظام در رشت سال قمری۱۲۸۷
۲. مقاله: نقشه رشت در سال ۱۲۸۷ قمری۱۲۸۷
کتاب‌نامه
نوائی، عبدالحسین و نیلوفر کسری. اسناد میرزا عبدالوهاب‌خان آصف‌الدوله. ج ۲ (گزیدهٔ اسناد گیلان- تجارت). تهران: مؤسسهٔ مطالعات تاریخ معاصر ایران، ۱۳۷۷.
فراستی، رضا. «نقشهٔ رشت». اثر، ش ۳۳ و ۳۴، (بهار و تابستان ۱۳۸۱).
روزنامهٔ دولت علیّهٔ ایران. ج ۱ و ۲. تهران: کتابخانهٔ ملی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۰.
---------------------------------------------------------------------------
۱. توضیحات نقشهٔ سیستان.
۲. عبدالحسین نوائی و نیلوفر کسری. اسناد میرزا عبدالوهاب‌خان آصف‌الدوله. ص ۴۵.
۳. رضا فراستی. اثر، ش ۳۳ و ۳۴. ص ۳۵۲.
۴. همان، ص ۳۵۲.

---------------------------------------------------------------------------
نویسندگان:فرهاد تهرانی،دانشیار گروه تاریخ معماری و مرمت دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی
سینا سلطانی، کارشناس مرمت آثار و ابنیه تاریخی


منبع: دانشنامه تاریخ معماری ایرانشهر


قهوه خوری در میان عربهای خوزستان

مراسم قهوه خوری از دیرین مورد احترام مردم عرب و دارای آیین و رسم و رسومات خاص خود می باشد. قهوه اولین چیزی است که عربها پس از سلام و خوش آمدگویی با آن از میهمانان خود پذیرایی می کنند. قهوه جهت پذیرایی از همه افراد قوم و میهمانان فقیر و غنی نیز استفاده می شود.

آلات آماده سازی قهوه

وسایل آماده سازی قهوه متعدد هستند که به جمع آنها "المعامیل" می گویند.

  المحماس

محماس ظرفی استوانه ای شکل که داخل آن دارای گودی می باشد که جهت برشته نمودن و تغییر شکل دانه های قهوه "بن" از آن استفاده می شود.

  الهاون

هاون یا اسم دیگر آن "المجر" نوعی آلت استوانه ای شکل که گودی عمیقی دارد و معمولا از نوعی آلیاژ قوی ساخته شده است و دارای دسته ای به نام "قضیب" که جهت کوبیدن و پودر نمودن دانه های برشته شده قهوه از آن استفاده می شود.

 صداهای صادره از هاون در نزد مردمان عرب منظور خاص خود را می رساند.

 الگمگم و الدله

جهت آماده سازی قهوه  از دونوع ظرف خاص استفاده می کنند.به ظرف بزرگتری که جهت آماده سازی اولیه قهوه و جوشانده آن به حد کافی "الگمگم" می گویند.

و اما ظرف کوچکتری که جت راکد نمودن قهوه به مدت زمان معین و گرم نگه داشتن آن و جهت پذیرایی از میهمان را "دله" می گویند.

 فنجان

نوعی لیوان که فاقد هرگونه دستگیره و دارای شکل هندسی خاص خود را دارد و جهت تعارف نمودن قهوه به میهمان مورد استفاده قرار میگیرد.

و اما آیین قهوه خوری در میان مردمان عرب

از آداب قهوه خوری در میان مردمان عرب ، که ساقی باید فنجان را با دست راست خود به میهمان تعارف کند و میهمان نیز باید آنرا با دست راست خود بگیرد و بدون اینکه فنجان را بر روی زمین بگذارد قهوه را میل میکند.

از دیگر آیینها این است که ساقی در برابر میهمان در هنگام تعارف قهوه خود را به نشانه ی حترام به میهمان،خم می کند.و اما صدایی که ساقی از برخورد دله با فنجان صادر می کند که میهمان با شنیدن آن صدا متوجه می شود که قهوه برای آن ریخته شد و  ساقی بدون هیچ کلامی قهوه را به او تعارف می کند چنانچه دوباره قصد میل قهوه را دارد فنجان را بدون هیچ حرکتی تقدیم به ساقی می کند در غیر این صورت فنجان خالی را به سمت راست و چپ تکان می دهد و تقدیم ساقی می نماید.

این صدا و حرکت جهت ایجاد نظم خاص بین ساقی و میهمان می باشد.

برای پذیرایی قهوه توسط ساقی به میهمان اسامی خاصی وجود دارند  که شامل : الهیف – الضیف – الکیف و السف می باشند.

 فنجان اول

الهیف که توسط ساقی قهوه و در حضور و دید میهمان صرف می کند و آنهم جهت مطمئن نمودن میهمان از سالم بودن قهوه صرف می شود.

فنجان دوم

الضیف فنجان دوم است که به میهمان تقدیم می شود و میهمان هم موظف به صرف نمودن آن می باشد مگر در مواقعی که میهمان از شیخ  یا ساقی خواسته ای داشته باشد که در این صورت فنجان را از دست ساقی گرفته و سپس آنرا بر روی زمین می گذارد در غیر اینصورت باید صرف شود.

فنجان سوم

الکیف که در صورت تکان ندادن فنجان توسط میهمان و آن هم به خاطر طعم خاص و طریقه آماده سازی قهوه و یا بعد مسافتی که میهمان طی نموده صرف می شود.

فنجان چهارم

که السیف می باشد و آنهم در صورت تکان ندادن فنجان به میهمان تقدیم می شود که معمولا توسط افراد خاص و کمی صرف می شود و آن هم به دلیل اینکه میهمان پس از صرف نمودن فنجان چهارم به شیخ یا ساقی اعلام می نماید که در تمامی شادی ها و غم ها و همچنین در مواقع دفاع جسمی و عرفانی از شیخ و یا ساقی  شریک می باشد.که پس از صرف نمودن آن پیمان برادری بین میهمان و شیخ یا ساقی بسته می شود.

 از دیگر آیینها و رسوم قهوه خوری در میان اعراب می توان به موارد ذیل اشاره نمود 

- گرفتن دله در دست راست و فنجان در دست چپ

- ایستاده و در حالم خم فنجان تعارف شود

- رعایت حق اولویت در بین حاظرین

- شروع از سمت راست اولین نفری که قهوه صرف نمود

- میمهان حق حمل دله را ندارد

- در صورت بودن پسران پدر نباید قهوه تعارف کند

- برادر بزرگتر باید قهوه را تعارف کند

 

                                                          نویسنده: علی حیدری

                  به نقل از تارنوشت مجتبی گهستونی

نمایشگاه فرهنگ اقوام ایران زمین استان گلستان

دیروز 7 مهر 1390با بچه های گروه سر صبح بلند شدیم بریم نمایشگاه، نمایشگاه بین المللی ! فرهنگ اقوام ایران زمین در شهر گرگان.

ساعت 9 حرکت کردیم و ساعت 11 رسیدیم ، اما اصولا از اونجایی که کلا همه دنیا یه طرف گرگان یه طرف دیگه ، این نمایشگاه به اصطلاح بین المللی هم با هر نمایشگاه بین المللی دیگه در هرجای دنیا فرق داشت بزرگترین فرقش هم ضعف تبلیغات و زمان بندی غلط اون بود.هرجای دنیاکه بری نمایشگاه ها ازخروس خون صبح شروع میشه تا پاسی از شب هم ادامه داره اما خوب گرگانه دیگه ، ساعت 16 نمایشگاه شروع میشه و ساعت 21 هم تموم میشه.در این بین هم تنها مسافرین و بازدیدکننده هایی که از سرتاسر کشور به امید آشنایی با فرهنگ غنی کشور عزیزمون به این نمایشگاه میان از بی برنامگی مسئولین برگزاری سردرگم میشن و ساعت ها معطل می مونن تا نمایشگاه باز شه یا از خیر دیدن نمایشگاه میگذرن و میرن سراغ زندگی خودشون.

اما به هرحال برای ما که کلا رومون خیلی زیاده و به این سادگی ها از رونمیریم این چیزا سنگ جلو پامون نمیشه، همون ثانیه های اول که رسیدیم جلو نمایشگاه یه دوست جدید پیداکردیم و کلی تجربه جدید و یه پیاده روی دسته جمعی با ایشون تو ارتفاعات روستای زیارت داشتیم.از همین جا به سرکار خانم موسوی سلام عرض میکنم و بخاطر همراهیشون با گروه مارِسا ازشون تشکر می کنم .

مورد دوم اینکه در دقایق اول ورود به نمایشگاه تجربه این رو داشتیم که پا به سیاه چادر لرهای چهارمهال و بختیاری بزاریم و دقایقی رو مهمون اونها باشیم، نمایندگان بزرگترین قوم عشایر ایران و چه زیبا فرهنگ مهمان نوازی خودشون رو به جاآوردن، دست مریزاد و خسته نباشیدبه این عزیزان.
بعد از همنشینی با بختیاری های عزیز هم مهمان چادر عرب های خونگرم خوزستان شدیم و مهمان فنجان قهوه و چای اونها شدیم و کلی باهاشون خوش و بش کردیم و جای دوست عزیزمون مجتبی گهستونی عزیز رو هم خالی کردیم .بعد هم به تماشای موسیقی و رقص شمشیر این قوم با غرور ایرانی نشستیم.

در ضمن این دیدارهای ما سیستانی ها و تربتی های عزیز هم در محوطه نمایشگاه به اجرای موسیقی سنتی و رقص محلی پرداختند و یه صفای حسابی به ملت دادن، دمشون گرم .

داخل نمایشگاه هم که محل عرضه سوغات و نمایش جاذبه ها و فرهنگ باقی استان ها بود .


و در آخر مهمان تصویری باشید که گافی کوچک بود از برگزارکنندگان این نمایشگاه بین المللی