سرمایهداری در مدرنیته اولیه[1] در
پویش سرمایهداری تجاری، نخستین انباشت سرمایه را در سده هفده و
هجدهم در اروپا تجربه کرد. این انباشت همراه با انقلاب راهها در
فاصله زمانی 1745 تا 1760 و تنزل قیمتهای حملونقل اولین جلوههای
گردشگری مدرن را در چارچوب سفرهای آموزشی[2] در اروپا شکل داد (همان
منبع,32).در این میان گردشگری در رابطه مستقیم با توانمندی مالی در چارچوب
تورهای خاصی شکل می گرفت که به سفرهای آموزشی (G.T) معرف بودند.سفرهای
آموزشی اولین جلوههای گردشگری مدرن را در در اروپا شکل داد. بیشتر
اعضای این سفرهای آموزشی برای کسب دانش و تجربه های جدید به مسافرت می
رفتند.معمولاً این افراد از طبقات بالای اجتماع بودند که برای کسب دانش و
فرهنگ مسافرت می کردند.اصولاً پسران خانواده های مرفه برای دیدن آثار
باستانی ، مطالعه و نیز فراگیری علوم معماری و تاریخ به کشور خاصی اعزام می
شدند.سفرهای اموزشی یک راهنمای سفر داشت که در سال 1778 میلادی توسط توماس
نوگنت تهیه شد و پرفروش ترین کتاب معرفی گردید(وای.گی،29،1382).
اما
در مدرنیته علیا پایه و اساس گردشگری دسته جمعی امروزی به وجود آمد.در این
دوره تغییرات اقتصادی و اجتماعی عمیقی به وجود آمد که از آن جمله مهاجرت
کارگران کشاورز از مناطق روستایی و روی آوردن آنها به شهرنشینی بود .انقلاب
صنعتی قدرت بخار را که در قطارها و کشتی ها مورد استفاده قرار می گرفت ،
معرفی کرد.تغییرات اجتماعی ، موجب تغییر مشاغل و گسترش طبقه میانی اجتماع
گردید و این طبقه توان بیشتری یافت تا بیشتر به تفریح و مسافرت برود ؛ در
نتیجه افزایش تقاضا برای مسافرت باعث شد که مسافرت های تخصصی طبقه مرفه
تورهای آموزشی شکل تازه ای به خود بگیرد(همان منبع) .
انقلاب
صنعتی با پیش زمینه های فراهم آمده از انباشت سرمایه و دانش از نیمه دوم
قرن هیجدهم در انگلستان آغاز گردید که روند رو به شتاب ان از سال 1780 سرعت
زیادی یافت و اثرات بسیاری یر جای نهاد(پالمر،4،1357).انگلستان از آنجا که
دارای کارگاههای تولیدی بسیاری بود ، توانست بازارهای گسترده ای را برای
تولیدات خود به دست آورد و سود بسیاری را کسب نماید.این سود در تکمیل صنایع
کارگاهی به کار گرفته شد و سبب جایگزینی کارخانه به جای کارگاه و استفاده
از صنایع ماشینی به جای صنایع دستی گردید این خود با سمت و سوی ویژه
اقتصادی گذار از انقلاب تجاری را به انقلاب صنعتی سبب
شد(لطفی،298،1381).نخستین نمایشگاه صنعتی دنیا در 1851 میلادی در بریتانیا
(فوگل،914،1380) ، نشان از آن داشت که انقلاب صنعتی در انگلستان به
بالاترین درجه رشد در زمان خود رسیده است.از این زمان به بعد بود که انقلاب
صنعتی در گسترش خود به دیگر نواحی اروپا روندی شتابان یافت.در این میان
تکمیل انقلاب صنعتی در دومین جهش صنعتی شدن مابین سالهای 1914 ـ 1871 رخ
دادکه از آن به عصر ترقی یاد می شود(فوگل،1018،1380).نوآوری های تکنولوژیکی
در روندی از انقلاب صنعتی در مدرنیته علیا نقش با اهمیتی را در همه گیر
شدن جریان گردشگری ایفا نمود. مهمترین این نوآوری ها ، تکنولوژی راه آهن
بود. هرچند نباید نقش کشتی های بخار را نیز در این امر نادیده گرفت.بعد از
اختراع ماشین بخار به وسیله جیمز وات در سال 1769 ، از این ماشین در فنآوری
های مختلفی استفاده گردید.
روند
توسعه گردشگری در چارچوب اقتصاد سرمایهداری با افزایش نوآوریهای
تکنولوژیکی و مدیریتی همراه با سیر تحول اجتماعی ناشی از آنها، در
میل به مصرف اوقات فراغت بیشتر در مدرنیته متأخر[3] ابعاد دیگری به
خود گرفت. تولید انبوه که در این دوره در چارچوب فوردیسم[4] شکل
گرفت، نشان از یک روند دگرگون کننده داشت. در این شیوه، تولید
انبوه کالا به یک هنجار بدل شد و تولید استاندارد شده، تولید محصول
با استفاده از فرآیندهای گروهی (سیستم خط تولید انبوه)، تولید به
مقدار بسیار زیاد و بهرهگیری از الگوی یکسان (یخچال، لباسشویی،
تلویزیون و غیره) در عرصههایی مانند مهندسی، کالاهای الکترونیکی و
اتومبیل یک مشخصه بارز به حساب میآمد. کارخانجات تولیدی به طور
معمول در مقیاسهای بزرگ اندازه ایجاد شد. در بالاترین سطح کارخانه فورد
در دیترویت چهل هزار کارگر را در یک مجموعه عظیم گرد آورده بود و از آنجا
که تولید انبوه کم هزینه، به اقتصادهایی با مقیاس کلان نیاز داشت، دارا
بودن صدها یا هزاران کارگر امری عادی بود. تسری تولید انبوه به تمامی سطوح
اقتصاد سرمایهداری، گردشگری را نیز در برگرفت. گردشگری در این میان با کسب
ویژگیهای سرمایهداری در چرخه تولید ـ مصرف، نه به عنوان سفری برای تجربه
گردشگری، که «خود» کار محسوب گردید. این «خود» به شکلگیری گردشگری انبوه
فرصت داد که در آن گردشگری به عنوان محصولی بستهبندی شده و استاندارد به
عنوان دو هفته تعطیلات در سال و در کنار دریا ارائه گردد (Meethan, 2001,
69).
سواحل در گردشگری انبوه
از اهمیت بالایی برخوردار بودند و گردشگران به وسیله تورهای گردشگری به
صورت دستهجمعی به مناطق ساحلی روی میآورند و امتداد آرامش در خانه را در
این مکانها جستجو میکردند. «به عنوان مثال سواحل دریای مدیترانه نمونه
خوبی برای گردشگری انبوه است. به گونهای که رشد سفر به این سواحل از
کشورهای اروپایی بعد از جنگ جهانی افزایش چشمگیری یافت (سلطانی، 1374،
96)». آنچه فرآیند گردشگری انبوه را در این سفرها رقم میزد، دلبستگی به
چهار «s» معروف بود که در دریا، خورشید، ماسه و سکس[5] خلاصه میشد. از این
رو گردشگران انبوه به دنبال یافتن آرامش در جستجوی مناطقی بودند که از
اهمیت چندانی برخوردار نبوده، اما به دلیل واقع شدن در کنار دریا و یا
موقعیت خورشیدگیر انتخاب میشدند. این گردشگران از نظر فرهنگی خود را
بالاتر از میزبانانشان دانسته و به همین دلیل احتیاج به آشپزی و امکانات
مربوط به محیط خود را در خارج از کشور خود داشتند. آنان هر چند به دنبال
آرامش بودند ولی معمولاً باعث به وجود آوردن تأثیرات مخرب بسیاری برای
میزبانان خود میشدند.بطور کلی گردشگری انبوه نشان دهنده مصرف چشمگیر اوقات
فراغت در مکانهای استاندارد شده بود، که با افزایش بهرهبری از فضاهای
گردشگریـ بخصوص در سواحل ـ حداکثر باز خور منفی را ایجاد مینمود( پاپلی
یزدی و سقایی,40,1382).
در
این میان گردشگری در عصر حاضر نه به عنوان یک مسافرت ، سیاحت ، تفنن و ...
بلکه به یک فعالیت عظیم اقتصادی بدل گشته است به طوری که درسال 2000
تعدادکل گردشگران در دنیا ، بالغ بر 702 میلیون نفر بوده که از طریق مسافرت
این تعداد نفر به نقاط مختلف جهان حدود 621 میلیارد دلار وارد چرخه
اقتصادی جهان گردیده است . پیش بینی ها حاکی از آن است که تا سال 2010
میلادی این صنعت به مبلغ غیر قابل باور 15 تریلیون دلار در سال دست خواهد
یافت( جدول 1 ).آنچه در این مقوله از اهمیت اساسی برخوردار است ، آن است که
گردشگری با تمامی انواع و اشکالش در حال تبدیل به فعالیت اقتصادی پیشتاز
جهان در ربع اول قرن 21 و مهم ترین وسودآورترین تجارت جهان است .