فرگون بانو هیچ خدمتکاری نداشت

فرگون زیباترین زن زمانه خویش بود و همسر ملک شاه .

در مجلسی زنانه ، زنی از خاندان نزدیک همسرش گفت :
فرگون زیبا! شنیده ایم هیچ خدمتکار ایرانی به کاخ خویش راه نمی دهی ؟

بانوی اول ایران پاسخ داد : ایرانی خدمتکار نمی شناسم !
آن زن سماجت کرد و گفت : چطور ؟ اعتماد نمی کنید ؟!
فرگون زیبا گفت : من نیازی به کمک دیگران ندارم هم نژادانم را هم برتر از آن می دانم که آن ها را به خدمت بگیرم .
زنان رومی و چینی و یونانی را هم که می بینید پیشکش سرزمین های دیگرند به پادشاه ایران و
من تنها مواظب آنانم تا آسیب بیش تری به آن ها نرسد .
زن دیگری می پرسد : مگر پیش تر چه آسیبی دیده اند ؟
فرگون زیبا می گوید دوری ! دوری از شهر و دیارشان ! این بزرگ ترین آسیب است .
آن زن دست به گیسوی فرگون می کشد و می گوید حالا می فهمم برای چه همه تو را دوست دارند .

سفرنامه : زیارت بی زیارت

چهارمین مکانی که در برنامه ریزی هایمان بازدید کردیم روستای زیارت بود که در شبکه استانی گلستان تبلیغات زیادی برای این روستا انجام میگیرد.


معرفی ( منبع ویکیپدیا فارسی )


زیارَت یکی از روستاهای بخش مرکزی شهرستان گرگان در استان گلستان است.

این روستا در دهستان استرآباد جنوبی قرار داشته و براساس سرشماری سال ۱۳۸۵جمعیت آن ۱٬۹۶۴ نفر (۴۷۸ خانوار) بوده‌است.

زیارت در ادامه جاده ناهارخوران به سوی کوهستان‌های جنوب شهرگرگان حدود ۱۰ کیلومتر جلوتر از ناهارخوران قرار دارد.

زیارت به علت برخورداری از هوای نسبتاَ خشک و خنک بازدیدکنندگان بسیار زیادی دارد. روستای زیارت به سرعت رو به گسترش است اگر چه از آغاز سال  1383 استانداری گلستان بدون هر گونه برنامه مشخصی محدودیت‌هایی را برای ساخت‌وساز ایجاد کرده ولی آپارتمان‌سازی در این روستا با شتاب فراوان ادامه دارد.

از اماکن دیدنی این روستا می‌توان به آبشارهای زیبا، چشمه آبگرم، امامزاده و همچنین بافت قدیمی روستا نام برد. از نکات جالب در مورد این روستا، میانگین عمر بالای مردم آن است که علت آن نیز زندگی طبیعی و استفاده از مواد غذایی جنگلی است.


ادامه مطلب ...

آبشار لوه؛ زیبا اما فقیر

سلام

امروز مثلا رفتیم دانشگاه سر کلاس، ولی طبق معمول برنامه کلاس ها تغییر کرده بود و در برد اعلانات هنوز همان ساعت قبلی درج شده بود.

ما هم که ماندیم چه کنیم، گفتیم وقت که داریم پس یه سری به آبشار زیبای لوه بزنیم .

رفتیم اما گویا لوه جز تنها اسمی برای اهالی این منطقه نبود.

آبشاریزیبا در دل طبیعت جان فزای گلستان، تنها بود و مهجور، در همان لحظه اول که به آنجا رسیدیم فکرهایمان شروع به جرقه زدن کردند، که اگر اینکارها در این مکان زیبا انجام گیرد این منطقه بکر طبیعی سالیانه چه میزان درآمد از حیث گردشگری خواهد داشت ولی آیا این افکار تا بححال به ذهن مسئولین استانی و شهری در گالیکش نرسیده است؟

آیا راه های بهره برداری از این موهبت الهی تا به امروز به ذهن مسئولین گردشگری استان و این منطقه خطور نکرده است؟

اینها و شاید چندین سوال بی جواب دیگر ذهن هر بیننده ای را که پای در دل طبیعت لوه میگذارد خطور میکند ولی پس از سالها هنوز بی جواب مانده است.

این موهبت الهی که قابلیت فراوانی را جهت سرمایه گذاری بخش دولتی یا خصوصی دارد، بدون هیچ تلاشی تک و تنها در گوشه ای از خاطرات ما مانده تا شاید روزی کسی دستی به رویش بکشد، شاید روزی وزارت راه و ترابری جاده ای کامل و ایمن را برای این منطقه بسازد، شاید روزی سازمان حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی فکری برای پاکسازی دامن این طبیعت زیبا از هزاران زباله و بطری ها و پاکت های نایلونی که ارمغان مردمی است که پای به جنگل گذارده اند اما فرهنگ همنشینی با جنگل را یاد ندارند بکند. شاید روزی سازمان گردشگری نمنطقه برای استفاده بهتر مردم از این فضای زیبا فکری کرد و مسیر عبور به سمت آبشار را تعمیر کرد و هزاران شاید و فکر دیگر .

مهمان تصاویر هر چند با کیفیت اندک ما باشید از آبشار زیبای لوه، در ادامه مطلب .


ادامه مطلب ...

روز کوروش زنده می‌شود

رییس پژوهشگاه سازمان میراث فرهنگی قصد دارد منشور حقوق بشر کوروش را در روز 7 آبان به پاسارگاد مقبره کوروش ببرد. گفته می‌شود قرار است لوح منشور کوروش هم به صورت نمادین و نوع ماکت آن به صورت دائمی به پاسارگاد منتقل شود.


ایران
روز جهانی کوروش (Cyrus Day)

بیست و نهم اکتبر روز جهانی کوروش (سایرس دی) نام گذاری شده است که از دیرباز پارسیان، یهودیان، دوستداران حقوق بشر و هواداران اداره جهان به صورت ملل مشترک المنافع آن را گرامی داشته و رعایت می کنند.
این روز به مناسبت تکمیل تصرف امپراتوری بابل به دست ارتش ایران (29 اکتبر سال 539 پیش از میلاد) و پایان دوران ستمگری در دنیای باستان برقرار شده است . 2548 سال پیش در همین ماه اعلامیه تاریخی کوروش بزرگ در زمینه حقوق افراد و ملل انتشار یافت که نخستین سنگ بنای یک دولت مشترک المنافع جهانی و هر سازمان بین المللی بشمار می آید. حقوق انسان از دیدگاه کوروش همان زمان مکتوب شده است که موجود است و استوانه کوروش نامیده می شود.


واپسین سخنان کوروش کبیر


حال که مرگ من فرا رسیده است ایران را مقتدرترین کشور آسیا به دست شما می سپارم .من به خاطر ندارم در هیچ جهادی برای عزت و سربلندی ایران زمین مغلوب شده باشم.جمله آرزوهایم برآورده شد و سیر زمان پیوسته به کام من بود ولی در تمام مراحل زندگی از شکست و ضعف در هراس بودم و هیچگاه مغرور نشدم و خود پسندی را هرگز به خود راه ندادم. در پیروزی های بزرگ هیچگاه پای از دایره اعتدال بیرون ننهادم و حتی شادمانی بی جهت ننموده ام.حال که آخرین لحظات زندگی را سپری می کنم خود را بسی خوشبخت و سعادتمند می دانم زیرا فرزندانم همگی عاقل و نیرومند هستند و وطنم ایران از همه جهت مقتدر و با شکوه است .آیندگان از من و کشورم به نیکی یاد خواهند کرد .آیا با چنین موفقیتهایی نباید با خیال آسوده چشم از جهان فرو بندم . ای پسران عزیزم من هر دوی شما را به خدا و سرزمینم را به شما می سپارم و تقاضا دارم اگر می خواهید که رضای خاطر من فراهم گردد دست اتحاد و یاری به یکدیگر دهید تا پیوسته روح و روان من از شما شاد باشد. هرگز پای از دایره درستی و خدمت بیرون نگذارید اگر کارهای شما پیوسته در را عدالت و مهرورزی باشد دیری نمی انجامد که ارزش شما در میان مردم گسترش می یابد و قدرت شما روز به روز افزونتر می شود ولی اگر چنین نکنید روز به روز ضعیف تر می شوید و به پایان حکومت خود نیز نزدیک خواهید شد . از تاریخ درس بگیرید .انفاق در میان خانواده پادشاه بدون شک سلطنت و کشور را متزلزل می کند و ظلم و ستم دشمنی و کینه را ایجاد می کند.همیشه از کسانی عبرت بگیر ید که در زندگی سرافرازبودند و پای از راه عدالت و نیکی بیرون ننهادند. فرزندان من پس از مرگ بدنم را رد طلا و نقره و امثال آن نپوشانید.زودتر آن را در آغوش خاک کشورم بسپارید زیرا که مهد همه نیکی ها و ثروتها و زیباییهاست. من عمر خویش را در یاری به مردم سپری نمودم. نیکی به دیگران در من خوشدلی و آسایش فراهم می ساخت که این امر برایم از همه لذتهای زندگی بالاتر بود. اکنون حس می کنم که روحم آهسته آهسته از بدنم دور می شود و بسی سبک شده ام.این راهی است که همه شما نیز خواهید رفت.اگر از میان شما کسی می خواهد دستم را لمس کند و فروغ چشمانم را ببیند نزدیک شوید زیرا پس از مرگ راضی نخواهم بود دور من گرد آیید حتی به شما فرزندانم نیز اجازه نمی دهم بدن بی روحم را نظاره کنید و آه بکشید.پس از مرگ من همه مردم ایران را برای شرکت در سر مزارم که پیکر بی جانم در آن خاک شده است فرا خوانید و از همگی پذیرایی نمایید. از هر شهری که آمدند بگذارید با رسومات و فرهنگ خودشان مراسم را اجرا کنند زیرا با این کار روح من در سرای ابدی بس شادمان و سربلند می شود.اینک برای آخرین بار می گویم که بهترین ضربتی که به دشمنان می توانید وارد کنید این است که: با دوستان خود با مدارا و نیکی رفتار کنید

دانشجو

آن زمان کز گهواره ات بیرون شدی

در پی دانش آواره و ویرون شدی


هی درس خواندی، نمره هایت اینچنین

رفتی وکنکور دادی رتبه ات هم اینچنین


آمدی جانم به قربانت ولی اینجا چرا 

جا قحط بود از برایت، پیام نور چرا 


اینهمه آزاد و غیرانتفاعی ساختند

در مصاف با پیام نور، هر دو باختند ؟


گویمت اینجا نمره ای در کار نیست

نه کتابی نه کلاسی، اینها هم نیست


شانس اگر زد خانه ات، در باز کن

20 تا، 20 تا درس پاس کن


رشته ات گو تا من گشایم فال تو

از اساتید بنام و اقبال تو 


گه به تو خوش بگذرد، گه ناخوشی

درس بی استاد برندار گر سرخوشی


تا به 10 سال تو توانی درس خوانی اینجا

کس نپرسد از چه خاطر مهمانی تو اینجا


کس نخارد پشت تو، جز ناخن انگشت تو 

درس خوان تا بگیری 6 نمره را درمشت تو




منشور حقوق بشر کوروش

منشور حقوق بشر کوروش موسوم به استوانه کوروش صبح جمعه  19 شهریور 1389 وارد کشور و تحویل موزه ایران باستان شد.

لوح کورش که قرار است به مدت چهارماه در ایران بماند در محفظه ویژه، با حضور رئیس موزه ملی بریتانیا و نمایندگانی از دو کشور ایران و انگلستان باز و پس از اعتبارسنجی و انجام مراحل مقدماتی برای نمایش عمومی آماده می شود.

این لوح توسط جان کرتیس، مدیر بخش خاورمیانه موزه ملی بریتانیا به صورت پلمپ شده و با حفاظت ویژه به موزه ملی ایران تحویل و در خزانه آن قرار گرفت.

" منشور حقوق بشر کوروش موسوم به استوانه کوروش استوانه‌ای سفالین است که در سال ۵۳۹ پیش از میلاد به فرمان کوروش پادشاه بزرگ هخامنشی ساخته شد، این استوانه که جنس آن از گل رس است ۲۳ سانتیمتر طول و ۱۱ سانتیمتر عرض دارد و دور تا دور آن در حدود ۴۰ خط به زبان اکدی و به خط میخی بابلی نوشته شده‌است.بررسی‌ها نشان داد که نوشته‌های استوانه در سال ۵۳۹ پیش از میلاد مسیح به دستور کوروش بزرگ پس از شکست " نبونید " (بخت‌النصر) و گشوده شدن شهر بابل نوشته شده‌ و پس از آن به عنوان سنگ بنای یادبودی در پایه‌های شهر بابل قرار داده شده‌است."

در حدود سال ۱۲۸۵ خورشیدی (۱۸۷۹-۱۸۸۲) به هنگام کاوش های باستان‌شناسی در بابل در میان رودان (بین النهرین)، هرمز رسام، باستان ‌شناس بریتانیایی آسوری‌ تبار، استوانهٔ سفالین منسوب به کوروش کبیر را یافت. این لوح سفالین استوانه‌ای همان زمان به این کشور استعمارگر منتقل شد و تاکنون در بخش " ایران باستان " موزه بریتانیا نگهداری می‌شود.

ابتدا تصور می رفت نوشته‌های گرداگرد این استوانه گلی از فرمانروایان آشور و بابل باشد. اما بررسیهای بیشتری که پس از گرته ‌برداری و آوانویسی و ترجمه آن انجام شد، نشان داد که این " نبشته " در سال 538 پیش از میلاد به فرمان کورش بزرگ هخامنشی و به هنگام ورود به شهر بابل نوشته شده است، نوشته ای که برگردان آن حیرت باستان شناسان را برانگیخت.

" آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند … مَردوک (خدای بابلی) دلهای پاک مردم بابل را متوجه من کرد زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم. ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد … نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. من برای صلح کوشیدم. برده‌داری را برانداختم. به بد‌بختی‌های آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند. خدای بزرگ از من خرسند شد … فرمان دادم … تمام نیایشگاه‌هایی را که بسته شده بود، بگشایند...اهالی این محل‌ها را گرد آوردم و خانه‌های آنان را که خراب کرده بودند، از نو ساختم. صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم."

این سخنان پادشاه پیروز و فاتح شهر بابل از آن رو اهمیت دارد که بدانیم در کتیبه های بازمانده از دیگر پادشان بزرگ و قدرتمند گذشته همچون " آشور نصیرپال " (884 پ‌م.)، " سِـناخِـریب " (689 پ‌م)، " آشور بانیپال " (645 پ‌م.) پادشاهان آشور و " نبوکَد نَصَر دوم " پادشـاه بـابل (565 پ‌م.) چنان پیروزمندانه از غارت و جنایت بر علیه مردم سرزمینهای مغلوب سخن رانده شده که مو بر تن هر جنبنده ای راست می کند.

پس از ترجمه و انتشار فرمان کوروش بزرگ شهرت این استوانه گلی و متن بشردوستانه حک شده بر آن با عناوین "منشور آزادی" و "نخستین منشور جهانی حقوق بشر" شهرتی عالمگیر یافت، اما منشور حقوق بشر کوروش تنها یکبار و در جریان جشن های ۲۵۰۰ ساله ایران به رغم مخالفت دولت وقت بریتانیا برای چند روز به ایران آورده شد و به نمایش در آمد

طبق گفته های مسئولین موزه ایران باستان روزانه در حدود ۲۵۰۰ نفر از اقشار مختلف برای دیدن این میراث به سرقت رفته کشور عزیزمان به این موزه وارد می شوند .

سال گردشگری و تنوع زیستی

امسال از سوی سازمان جهانی جهانگردی(UNWTO) سال گردشگری و تنوع زیستی نامگذاری شده است.

در روز 5 مهر همایش روز جهانی جهانگردی برگزار خواهد شد که در این مراسم از تمبر جهانی جهانگردی نیز رونمایی می گردد.

در ایران روز جهانی گردشگری 5 مهر ماه برابر با 27 سپتامبر است که روز یکشنبه به عنوان اولین روز هفته گردشگری زنگ ملی گردشگری در مدارس کشور به صدا در خواهد آمد.

روزهای هفته گردشگری در ایران با این نام ها تقسیم بندی شده اند: 5 مهر روز گردشگری و تنوع زیستی، 6 مهر روز گردشگری، همت مضاعف و کار مضاعف، 7 مهر گردشگری، بخش خصوصی، صنوف و گروه‌های مردم نهاد،8 مهر گردشگری، طبیعت‌گردی و توسعه پایدار، 9 مهر گردشگری، رسانه و خانواده، 10 مهر گردشگری، صنایع دستی و هنرهای سنتی و 11 مهر به عنوان روز گردشگری، میراث فرهنگی و موزه‌ها.


گردشگری در جهان

گردشگری در جهان به همراه آغاز مدرنیته شکل گرفت.مدرنیته اشکال مختلف زندگی را تنها بر پایه قابلیت‌های آنها در تولید منافعی که توسط افراد مصرف می‌شوند، مورد ارزیابی قرار داده و با مفاهیمی همچون همواره به پیش رفتن و کنار گذاردن کهنه نگرش تازه انسان را به جهان و به خویش سبب گردید و بدین گونه با پیدایش بعد تازه‌ای از دگرگونی دائمی، انهدام رسوم و فرهنگ سنتی را در صحنه‌ی زندگی اجتماعی رقم زد . تفکیک میان کار و اوقات فراغت یکی از این دگرگونی‌ها می‌باشد که در آن کار در قالب ضرورت و گردشگری در قالب اوقات فراغت، که دمی آسودن از کار را برای تجدید قوا فراهم می‌آورد، قرار می‌گیرد. اوقات فراغت به عنوان زمانی از بیداری انسان، که فرد بتواند آن را به میل و دلخواه خود بدون هیچ گونه الزامی بگذارند، در مدرنیته مابین تمایز خانه و کار صورت رسمی به خود گرفت. اوقات فراغت به عنوان یک مفهوم جدید نمایانگر گذار از کار در مفهوم سنتی‌اش بود که با توسعه نوآوری‌های تکنولوژیکی و مدیریتی، با افزایش مصرف در جهان بوروکراتیک؛ عقل‌گرا و افسون‌زدایی شده، این فرصت را مهیا کرد ـ که هر چند کوتاه ـ انسان از اجبارها و محدودیت‌های نظم اجتماعی مدرن رها شود.این رهایی با فشار ناشی از انقباض اجتماعی حاصل از روند مدرنیته، گذران اوقات فراغت را در قالب گردشگری تسهیل نمود و انسان مدرن فارغ از عمق فرهنگی نهفته در اوقات فراغت به عنوان گردشگر تنها رهایی از وظایف مدرن را دنبال نمود. جریان گردشگری شکل گرفته در این چارچوب نیز، انسان مدرن را با انگیزه تفریح در روند بازساخت شده سرمایه‌داری، به جستجوی محیط‌های گوناگون برای تمایز از محیط کار و تفریح واداشت. انسان در این رابطه توانست که نیاز به تفریح و استراحت و آرامش و دور شدن از گرفتاریهای زندگی مدرن را که یک مسأله عمیق اجتماعی ـ فرهنگی دوران عصر مدرن است را به صورت سطحی حل کند. خود همین امر به علت مسائل سرمایه‌داری و تکنولوژیکی در یک حالت تضاد با تبارهای درونی قرار داد. کار و تلاش بیشتر، خستگی و تحمل فشارهای روحی روانی بیشتر برای داشتن پس‌انداز برای رفتن به مسافرت و گردش برای استراحت. هر چه زندگی ماشینی‌تر و تکنولوژی زده‌تر می‌گردد، این مسأله تضاد بین کار و استراحت(لااقل برای توده مردم) بیشتر می‌گردد(پاپلی یزدی و سقایی, 1382 , 30و31). ادامه مطلب ...