مارِسا

سفرنامه ما ( دشت حلقه )

برای اولین بار تو این سه سال دوره دانشجوییمون بالاخره تونستیم یه اردو بریم بدون آقا بالاسر ولی با محافظ . این اردو امتحان عملی یکی از واحدهای درسی رشتمون بود که با برنامه ریزی بچه ها بصورت تور گلستان گردی اجرا شد.

خوشبختانه اینبار کسی از دانشگاه نتونست جلو پامون سنگ بندازه، چون این اردو جزو واحدهای عملی مون بود و چه میخواستن و چه نمی خواستن باید مارو می بردن که رفتیم و به کوری چشم حسودان و معاندین خودمون که هربار، هزار جور اما و اگر میاوردن و صدجور خط و نشون واسمون می کشیدن، این تور برگزار شد و به سلامت رفتیم و به سلامت و بدون هیچ مشکلی هم برگشتیم . حالا بخونید ادامه ماجرا رو ...

تا قبل از اینکه پاشنه های کفشمون رو بالا بکشیم و بار و بندیل سفر رو ببندیم و هزار جور سختی و مشقتی رو به جون بخریم ، هزار جور فکر و خیال درباره مقاصخیال درباره مقنه های کفشمون رو بالا بکشیم و بار و بندیل سفر رو ببندیم و هزار جور سختی و مشقتی رو به جون بخریم ، هزار جور فکر دی که پیش رو داشتیم تو سرمون بود.از طبیعت زیبا و جنگل های سبز بگیر تا آثار باستانی و اشیا تاریخی ،از تپه های باستانی و حفاری های باستان شناسی و الی آخر. اما به قول معروف زهی خیال باطل

دشت حلقه

دشت حلقه نام تپه ایست با اهمیتی تاریخی و باستان شناختی، مکانی است که شاید از قدم گذاشتن بر روی خشت هایی که زیر پاهایت لگدمال می شوند، سرتاسر وجودت را شرم فرا می گیرد، شاید ارزشش بقدر تخت جمشید و معماری افسانه ای مهندسین آن نباشد، اما این هم یادگاریست از گذشتگان ما که بسیاری از داشته های امروزمان را وامدار آنانیم .

دشت حلقه نیز مانند بسیاری دیگر از محوطه های تاریخی و باستانی کشورمان به تاراج رفته بود و جز تلی از خاک که آجر ها و سفالینه های آن ، هر زور زیر پای چوپان ها و گوسپندانشان و امروز زیر پای ما، لگدمال شدند و سالهاست که آب و آفتاب افول آن را رقم میزنند، چیزی برجای نمانده بود.

دیوارهایی که اندازه و ضخامت آجرهایش خود به تنهایی ذهنت را سرگرم خود

می کند چون تا به امروز در میان خشت ها و آجر هایی که دیده بودی ، هیچکدام به این اندازه نبوده اند.

خشت هایش آنقدر که محبت ندیده بودند، با تلنگری از هم جدا می شدند و دیوارها هم مأمن شب ها و روزهای سرد پائیز و زمستان چوپان ها شده اند و هرم آتش شب هاشان، سرخیشان را به سیاهی کشانده بود.

افسوس که باستان شناسانی هم که برای تحقیق و شناخت اینجا آمده بودند بخشی از دیوارهای اینجا را بدون تامل در نوع مصالح بکار رفته در این مکان، اقدام به بازسازی کرده بودند و تضادی فاحش را موجب گردیده بودند .

آه و صد افسوس بر ما که داریم و قدر داشته هایمان را نمی دانیم و منتظر مانده ایم تاشایدروزی گیرشمن ها و آندره گدارها، بیایند و میراثمان را به بهانه تحقیق به تاراج ببرند .

اطلاعات باستان شناسی

محوطه تاریخی - فرهنگی دشت حلقه در واقع شهری مربوط به دوره اشکانیان است که در دوره ساسانی و اسلامی باز سازی گردیده است .این شهر تاریخی در 12 کیلو متری غرب شهر مینودشت و در حاشیه روستایی به همین نام قرار گرفته است .

هیات کاوشهای شهر جرجان به سرپرستی آقای دکتر کیانی - استاد باستان شناسی دانشگاه تهران - در سال 1353 همزمان با سومین فصل کاوشهای شهر جرجان ضمن برسی خود موفق به کشف این شهر گردید .در سال 1379 هم برنامه علمی ساماندهی کاوشهای باستان شناسی دشت حلقه انجام شد.

شهر دشت حلقه بصورت هشت ضلعی نا منظم ساخته شده ودارای دو حصار بزرگ داخلی و خارجی است که هر کدام از این حصارها 4و7 متر ارتفاع دارد.واین دو حصار شهر را در برگرفته وبرای تامین امنیت شهر ساخته شده است.در فاصله این دو حصار خندقی به عرض 53 متر که در برخی جاها به 60 متر هم می رسد ،حفرگردیده است .محیط این شهر 7 کیلو متر ومساحت آن 338 هکتار می باشد .در قسمت جنوب شرقی شهر دشت حلقه تپه مرتفعی به ارتفاع 20متر و مساحت 3 هکتار و محیط 824 متر وجود دارد ، که به احتمال قوی دژیا آکروپل شهر یا همان مرکز حکومتی بر روی این تپه بنا گردیده است .این شهر تاریخی به شماره5049/ 63 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است .